هرچی که بخوای |
|||
جمعه 19 آبان 1391برچسب:, :: 18:36 :: نويسنده : مهدی
روزی ساعتی
می خواستم بگویم که دوستت دارم
اما اینک فریاد میزنم "عزیزم دوستت دارم......." روزی ساعتی می خواستم اما ای امید جان!در ان لحظه ذهن من از فواره ها بالاتر از زندگی پر بارتر وازامید سرشاربود حس می کردم که از نگاهم رازم را خوانده باشی اما اینک بدون تو تنهایی را با تمام ابعادش حس می کنم وقطره قطره عشقم را با تمام وجودم در یک کلمه می گنجانم و می گویم: "عزیزم !بدون تو خودم را تنها بی کس می بینم.
نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب پيوندها تبادل لینک هوشمند نويسندگان |
|||
|